سی و یک نما_ فیلم سینمایی زمانی یک زن» به تهیه کنندگی آزیتا موگویی و کارگردانی جلیل اکبری صحت در جشنواره بینالمللی فیلم کارتاژ» به نمایش درمیآید.
به گزارش روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری، فیلم زمانی یک زن» به نویسندگی محمد رحمانیان که پخش بینالملل آن را سازمان سینمایی حوزه هنری برعهده دارد، روایتگر چند جستجوست، جستجوهایی که آدمهای قصه را به شناخت دیگری از خود و جهان پیرامون میرساند.
این فیلم در سه کشور کنیا، کانادا و ایران فیلمبرداری شده و غزل شاکری و پژمان هادوی به همراه چند بازیگر خارجی در آن به ایفای نقش میپردازند. کمپانی تولید این فیلم، شرکت آریا پرسیس و محصول موسسه رسانههای تصویری است و نمایش عمومی این فیلم در گروه هنر و تجربه خواهد بود.
جشنواره بینالمللی فیلم کارتاژ» اولین و مهمترین جشنواره سینمای عرب و آفریقا است و از قدیمیترین جشنوارههای فعال در قاره آفریقا به حساب میآید. این جشنواره که از سال ۱۹۶۶ بنیان گذاشته شد، با حمایت کمیتهای متشکل از وزارت فرهنگ تونس و نخبگان صنعت سینما هدایت و اجرا میشود که در اصل برای گردهمایی آثار کشورهای آفریقایی و عرب تأسیس شده است.
این جشنواره، پس از انقلاب تونس در سال ۲۰۱۱، با رونق بیشتری برگزار میشود و پیشبینی میشود در آینده نزدیک به یکی از مراکز مهم برای همکاریهای اروپا و آفریقا در صنعت سینما تبدیل شود. جایزه اصلی جشنواره، تانیت طلایی است که با الهام از الهه فنیقی تانیت نامگذاری شده است.
جشنواره بینالمللی فیلم کارتاژ» از ۲۶ اکتبر تا ۲ نوامبر برابر با چهارم تا یازدهم آبان ماه در شهر کارتاژ کشور تونس برگزار میشود.
عوامل فیلم "زمانی یک زن" عبارتند از :
کارگردان: جلیل اکبری صحت، مشاور پروژه و نویسنده فیلمنامه: محمد رحمانیان بر اساس طرحی از پژمان هادوی ، مدیر فلیمبرداری : محمد آلادپوش، مدیر صدا برداری : محمد شاهوردی، صداگذاری و میکس: محمد نژاد، مدیر تولید: محمد حیدر قلی فرد ، تدوین :محمد حاتمی، طراح گریم :سودابه خسروی ،طراح صحنه و لباس: ملودی اسماعیلی، دستیاران فیلمبردار: همایون قربانی ، پویا اقبالی، فریدون طالبی مدیر تدارکات : عماد طاهری، گروه تدارکات: پویان قافله باشی. صادق پیاده کوهسار، جلوه های ویژه تصویری و اصلاح رنگ: علی تصدیقی، گروه کارگردانی: پدیده جمالها، علیرضا روشن، علیرضا فولادشکن، مجری طرح: پژمان هادوی، تهیه کننده: آزیتا موگویی کمپانی تولید: شرکت آریا پرسیس. محصول موسسه رسانههای تصویری.
ریحانه محمودی/ سی و یک نما_ کارگردانهایی که برای نخستین بار، ساختِ فیلمهای بلند سینمایی را تجربه میکنند و یا به اصطلاحِ رایج "فیلم اولیها"؛ فیلمسازانی هستند که به حق، بسیاریشان در همان تجربهی نخست توانستند آثار قابل قبول و ای بسا جریانساز و فراتر از انتظاری تولید کنند. این اتفاق را به جرات میتوان یکی از مبارکترین اتفاقهای سینمای ایران دانست؛ استعدادهای جوان، حرفها و نگاههای تازهای که امروز، مواجهه با آنها با اشتیاق و توجه همراه است.
"هزارتو" با نام پیشینِ "لابیرنت" ثمرهی تلاشِ یکی از همین فیلم اولیهاست؛ امیرحسین ترابی. کارگردانی که به هنگام، سراغ سوژهای داغ و ملتهب رفته و نیز هوشمندانه بازیگرانش را برای ایفای نقشِ شخصیتهای داستانش برگزیده است.
در چند سالِ اخیر، کودک ربایی به عنوان یکی از جرائمی که رو به شیوع گذاشته و البته به لطف فضای مجازی صدای آن بیش از پیش به گوشها رسیده؛ مورد توجه واقع شده و "هزارتو" راوی داستانی متفاوت با همین سوژه است.
بردیا گمشده! این را در همان دقایق ابتدایی فیلم متوجه میشویم؛ وقتی شهاب حسینی را دوان دوان در خیابان میبینیم که هراسان، خبر گم شدنِ پسرش را به پلیس ۱۱۰ اطلاع میدهد. کم کم مادر بردیا و اعضای نزدیک خانواده از این اتفاق باخبر میشوند و هر چه زمان پیش میرود شخصیتهای داستان، وجه دیگری از خود را نشان میدهند؛ وجهی که میتواند مخاطب را مشکوک به دست داشتنِ هر یک از آنها در گمشدن بردیا کند.
در "هزارتو" خوانشِ امیرحسین ترابی از گم شدنِ یک پسر بچه، بیش از آن که معمایی و پلیسی باشد آسیب شناسانه و از منظرِ اجتماعی و مناسبات افرادِ آن با یکدیگر است. گمانهزنیها و قضاوتهای در لحظهای که پیشرفت داستان تمامیشان را ابطال میکند.
ضربآهنگ "هزارتو" سریع است و ریتم آن از نفس نمیافتد. تعلیقها طولانی و آزاردهنده نیست. گرهافکنیهای داستان با گرهگشاییهای به هنگام همراه است و همین سبب شده تا مخاطب، شمرده و در زمانی به قاعده، وقایع و شخصیتها را تحلیل و شناسایی کند.
گروه بازیگران این فیلم نمرهی بالایی دریافت میکنند و صد البته وزنِ عمدهای از این نمره را مدیون حضورِ "شهاب حسینی" هستند؛ بینقص بودنِ او در باوراندنِ نقشهایش هنوز هم برایمان عادی نشده و لذت تماشای هنرمندیاش با تمامیِ ظرافتها و جزئیات منحصر به فردش هر بار لذتی تازه دارد. از این نکته غافل نمانیم که شهاب حسینی با ایفای نقش در فیلمهایی چون "برادرم خسرو"، "نبات" و حالا در "هزار تو" که کارگردانانشان اولین فیلم بلند سینماییشان را میساختند نه تنها به نوعی حامیِ آنها بوده بلکه در به بار نشستنِ یک اثرِ قابل دفاع نیز موثر و موفق عمل کرده است.
"هزار تو" را میتوان متاثر از سینمای اصغر فرهادی دانست ولی این تاثیر، درست و حرفهای اتفاق افتاده و شباهتی به کپی کاری و تقلید ندارد. امیرحسین ترابی فیلم خودش را ساخته و ایده و نگاهش در طول روایت داستانش جاری است و نتیجه نیز اثر قابل تاملی شده که فراتر از مسئلهی کودک ربایی، مخاطب را به واکاوی مناسبات و روابط در جامعهی امروزمان فرا میخواند.
سی و یک نما - با پیوستن علیرضا خمسه و نسیم ادبی لیست بازیگران فیلم سینمایی ملاقات با جادوگر» به کارگردانی حمید بهرامیان و تهیه کنندگی حمید اعتباریان تکمیل شد.
به گزارش مشاور رسانه ای فیلم،
ملاقات با جادوگر» از حضور بازیگرانی همچون مانی حقیقی، امیرمهدی ژوله و هستی مهدوی بهره برده است و بهرام بهرامیان کارگردان سینما بعنوان بازیگر افتخاری در اولین ساخته برادرش حضور دارد.
فیلمنامه این اثر توسط امیرمهدی ژوله نوشته شده، در خلاصه داستان ملاقات با جادوگر» آمده است:
جناب سرهنگ برادری کن ما رو بگیر، من از خجالتت در میام!
امیر شریعت و سپیده مراد پور دیگر بازیگران این فیلم هستند.
ملاقات با جادوگر»در ژانر کمدی ساخته می شود و سازندگان آن به تازگی از جنوب کشور برای ادامه فیلمبرداری به تهران بازگشتند.
عوامل و دست اندرکاران ملاقات با جادوگر» عبارتند از:
مجری طرح و مدیر تولید:حسن مصطفوی ، مدیر فیلمبرداری محمدرضاسکوت، مدیر صدابرداری : نظام کیایی، طراح صحنه و لباس: مجید لیلاجی، طراح چهره پردازی: علی بهرامیفر، برنامه ریز و سرپرست گروه کارگردانی :رضا سخایی، دستیار اول کارگردان: سعید آهنج، عکاس:احمدرضا شجاعی، منشی صحنه: آتوسا شاه سیاه، دستیار اول فیلمبردار:امیر پرچمی، دستیار تولید :محمدرضا دلنوازی، مدیر تدارکات: مجید لعل سنجیان، مشاور رسانه ای :منصوره بسمل، سرمایه گذاران: سید جواد حسینی و حمید اعتباریان، تهیه کننده:حمید اعتباریان
سی و یک نما_ ساعتی پیش فراخوان سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اعلام شد.
به گزارش روابط عمومی سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، این فراخوان که امکان ثبتنام در سایت جشنواره از اول آبان ماه فراهم خواهد بود، به شرح ذیل منتشر شد:
با استعانت از خداوند متعال، سی و هشتمین جشنوارهی فیلم فجر با هدف معرفی و تقدیر از آثار برگزیدهی یک سال تلاش سینماگران ایرانی، اعتلای تولیدات ملی، صیانت از هویت ملی مبتنی بر آموزههای دینی و ایرانی، تقویت و حمایت از سینمای خلاق، تبیین نسبت سینما و توسعهی پایدار و اهمیت اقتصاد سینما از تاریخ 12 تا 22 بهمن ماه 1398 در تهران برگزار میشود.
بخشهای اصلی:
الف- مسابقه سینمای ایران
1- سودای سیمرغ (فیلمّهای سینمایی داستانی / پویانمایی)
2- نگاه نو (فیلم اول کارگردان: داستانی / پویانمایی)
3- مستند بلند
4- کوتاه داستانی
ب- مسابقه تبلیغات سینمای ایران
ج- مسابقه تجلی اراده ملی
الف- 1- سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران)
فیلمهای بلند داستانی که دارای پروانه ساخت یا نمایش از سازمان سینمایی باشند و تا قبل از بهمن 1398 اکران عمومی نشده و در هیچیک از رویدادها و جشنوارهّهای سینمایی داخلی و خارجی به نمایش در نیامده باشند مجاز به حضور در این بخش خواهند بود.
تبصره 1: جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان از این قاعده مستثنی است.
تبصره 2: هیئت انتخاب از میان فیلمهای متقاضی حداکثر 22 فیلم که در دورههای قبلی، مورد بازبینی هیئتّهای انتخاب قرار نگرفته باشند، برای بخش سودای سیمرغ انتخاب خواهند کرد.
الف- 2- نگاه نو (ویژه فیلم اول کارگردانان)
فیلمساز یا کارگردان اول، به هنرمندی اطلاق میشود که برای ساخت یا نمایش فیلم سینمایی خود برای نخستین بار، مجوزهای لازم و قانونی را از سازمان سینمایی کسب کرده باشد و پیش از این اثری از وی به عنوان فیلم سینمایی اکران و یا در رویدادهای داخلی یا خارجی معرفی نشده باشد .
تبصره:
هیئت انتخاب از میان فیلمهای متقاضی، حداکثر 10 فیلم را انتخاب میکنند.
الف- 3- فیلم مستند بلند
هیئت انتخاب فیلمهای مستند بلند از میان آثار متقاضی که تولید آنها بعد از سال 1397 بوده و در دورهّهای قبل متقاضی حضور در جشنواره فجر نبودهاند حداکثر 10 فیلم را که مدت زمان آن حداقل 70 دقیقه است، انتخاب میکنند.
الف- 4- فیلم کوتاه داستانی
هیأت داوران از میان نامزدهای فیلمهای کوتاه داستانی در بخشهای مختلف جشنواره فیلم کوتاه تهران و جشن مستقل فیلمهای کوتاه خانه سینما که به نمایش در نیامده و در دورههای قبل متقاضی نبودهاند (حداکثر 10 فیلم که مدت زمان هر فیلم حداقل 3 و حداکثر 15 دقیقه باشد) یک فیلم را به عنوان فیلم برگزیده انتخاب خواهند کرد.
جوایز:
* اعضاء هیئت داوری جشنواره متشکل از سینماگران و صاحبنظران فرهنگی هنری، از میان آثار معرفی شده توسط هیئت انتخاب، جوایز را به شرح ذیل اهداء خواهند کرد.
سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی
سیمرغ بلورین بهترین فیلم
سیمرغ بلورین فیلم برگزیده تماشاگران
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی
سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی
سیمرغ بلورین بهترین بازیگرِ نقش اصلی زن
سیمرغ بلورین بهترین بازیگرِ نقش اصلی مرد
سیمرغ بلورین بهترین بازیگرِ نقشِ مکملِ زن
سیمرغ بلورین بهترین بازیگرِ نقشِ مکملِ مرد
سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری
سیمرغ بلورین بهترین تدوین
سیمرغ بلورین بهترین موسیقیِ متن
سیمرغ بلورین بهترین صدا
سیمرغ بلورین بهترین طراحیِ صحنه و لباس
سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی
سیمرغ بلورین بهترین جلوههایِ ویژه میدانی
سیمرغ بلورین بهترین جلوههایِ بصری
سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول
سیمرغ بلورین بهترین فیلم هنر و تجربه
سیمرغ بلورین ویژه هیئت داوران به بهترین فیلم پویانمایی
سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند بلند سینمایی
سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه داستانی
تبصره 1: سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی بنا به پیشنهاد هیئت داوران، با تایید دبیر اهدا خواهد شد.
تبصره 2: سیمرغ بلورین فیلم برگزیده تماشاگران با مراجعه به آراء مردمی به تهیهکننده فیلم منتخب اهداء خواهد شد.
تبصره 3: سیمرغ بهترین فیلم اول به کارگردان فیلم اهدا خواهد شد.
تبصره 4: سیمرغ بلورین بهترین فیلم پویانمایی به تهیهکننده و کارگردان فیلم اهدا خواهد شد.
تبصره 5: سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند بلند به تهیهکننده و کارگردان فیلم اهدا خواهد شد.
مقررات عمومی مسابقه سینمای ایران
آغاز ثبتنام؛ از اول تا 30 آبان ماه 1398.
تهیه کنندگان حقیقی و حقوقی میتوانند با مراجعه به سایت جشنواره مراحل ثبت نام خود را تکمیل و اطلاعات فیلم را به همراه عکس در سامانه جشنواره ثبت کنند. (ارائه پروانه ساخت یا نمایش سینمایی اامی است).
تاریخ تولید فیلمهای سینمایی بخشهای مسابقه نباید قبل از سال 1396 باشد.
آن دسته از آثاری که در شبکهّهای سیمای جمهوری اسلامی ایران، شبکه نمایش خانگی (DVD,VOD,IPTV) و بازارهای فیلم داخلی و خارجی به نمایش درآمده باشند مجاز به ثبت نام در این جشنواره نخواهند بود.
فیلمهای سینمایی با مدت زمان کمتر از 75 دقیقه و فیلمهای مستند سینمایی کمتر از 70 دقیقه و فیلمهای کوتاه داستانی کمتر از 3 دقیقه و بیش از 15 دقیقه پذیرفته نمیشوند.
تهیه کنندگان باید حداکثر تا 10 آذر ماه 1398 نسخه بازبینی هیئت انتخاب به صورتDCP یا DVD ، عکسهای صحنه و عکس کارگردان بر روی CD و تیزر یا سه دقیقه از فیلم برای استفاده تبلیغاتی به دبیرخانه تحویل دهند. این امر به منزله قبول کامل مقررات و سایر ضوابط تولید و نمایش فیلم در ایران از سوی صاحبان قانونی فیلم ها است.
آخرین مهلت تحویل نسخه نهایی فیلم (انتخاب شده توسط هیئت انتخاب) با استاندارد فنی، (DCP) و پوستر مربوطه روی CD، 25 دی ماه 1398 است. در صورت ارائه نکردن کپی نهایی فیلم تا تاریخ مقرر، دبیرخانه جشنواره به احترام مخاطبان، فیلم را از جشنواره (داوری و نمایش عمومی) خارج میکند.
تعیین تاریخ و زمان نمایش فیلمها به عهده دبیرخانه جشنواره است.
پس از اعلام نظر هیئت انتخاب، امکان خارج کردن فیلم از جشنواره وجود ندارد.
هیئت داوران جشنواره، حداقل 24 ساعت قبل از مراسم پایانی (پس از آخرین نمایش در سینمای رسانهّها) نامزدهای دریافت جوایز را معرفی خواهند کرد.
هیچ جایزهای در بخش رقابتی به طور همارزش میان دو یا چند اثر تقسیم نمیشود.
همه فیلمهای پذیرفته شده در بخشهای جشنواره، گواهی شرکت دریافت خواهند کرد.
دست اندرکاران اصلی تولید فیلمهای بخش های رقابتی نمی توانند عهده دار مسئولیت انتخاب و یا داوری فیلم های آن بخش باشند.
نمایش فیلمها در جشنواره، مطابق با ضوابط و مقررات سازمان سینمایی خواهد بود.
تفسیر و رفع ابهام از مقررات و اخذ تصمیم نهایی درباره موضوعات پیشبینی نشده به عهده دبیر جشنواره است.
ب- مسابقه تبلیغات سینمای ایران
این بخش با هدف تشویق، تقویت و بکارگیری روشهای خلاقانه و مؤثر در عرصه بازاریابی و پخش آثار سینمایی و جذب حداکثری مخاطبین برگزار میشود.
مقررات مسابقه تبلیغات سینمای ایران»
سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در جهت اعتلای سینمای ایران و ارتقاء سطح کیفی تبلیغات و اطلاعرسانی و همچنین ترغیب و تشویق هنرمندان این عرصه، اقدام به برگزاری مسابقه در بخشهای عکس، پوستر، آنونس و تیزر فیلمهای سینمایی ایرانی میکند.
متقاضیان میتوانند جهت شرکت در بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران تا 10 دی ماه 1398 از طریق مراجعه به سایت رسمی جشنواره به آدرس fajrfilmfestival.com، نسبت به ثبت نام و تکمیل فرم شرکت و بارگذاری نمونههای آثار خود مطابق بند شرایط اختصاصی مقررات اقدام کنند.
شرایط عمومی تبلیغات سینمای ایران
متقاضیان میتوانند با مراجعه به درگاه اینترنتی جشنواره، پس از عضویت در سایت جشنواره در قسمت ثبتنام فرم شرکت در مسابقه را تکمیل نمایند.
تمام فیلمهای بلند سینمایی (داستانی، پویانمایی و مستند) که بعد از 10 دی ماه سال 1397 تا 10 دی ماه سال 1398 در داخل کشور به نمایش عمومی درآمده باشند، میتوانند در مسابقه شرکت کنند.
محدودیتی در تعداد عناوین آثار ارسالی وجود ندارد.
آثار ارزیابی شده در دوره گذشته، در این دوره پذیرفته نمیشوند.
تفسیر مقررات، رفع ابهامات و اخذ تصمیم نهایی در خصوص موضوعات پیشبینی نشده به عهده دبیر جشنواره است.
دبیرخانه مجاز به استفاده از آثار ارسالی در بخشهای مختلف جشنواره (کتاب، کاتالوگ، تیزر، فضای مجازی و.) خواهد بود.
شرایط اختصاصی
بخش عکس:
1- آثار آنالوگ مم به اسکن تصاویر و ارائه بر روی لوح فشرده در فرمت TIF یا JPG، با حداقل کیفیت DPI300 و در اندازه حداقل 50 *70 سانتیمتر است.
2- آثار دیجیتال مم به ارائه فایل تصاویر بر روی لوح فشرده در فرمت TIF یا JPG، با حداقل کیفیت 6 مگاپیکسل است.
3- در صورت تعدد آثار، عکسهای هر فیلم میبایست به صورت جداگانه در لوح فشرده ذخیره و ارائه گردد.
4- تعداد آثار ارسالی از هر عنوان، 5 عکس صحنه و 3 عکس پشت صحنه است.
5- هرگونه دخل و تصرف در عکسها به شکلی که اصالت عکس را مخدوش کند، مجاز نیست.
بخش پوستر:
1- ارائه پوستر بر روی CD یا DVD با فرمت TIF یا JPG، با کیفیت DPI300 و در قطع 70*100 ضروری است.
2- پوسترهای ارائه شده باید از میان آثار رسمی و استفاده شده در تبلیغات فیلم دارای مجوز سازمان سینمایی باشد.
3- در این بخش تنها پوستر فارسی فیلم ها مورد ارزیابی قرار می گیرند.
بخش آنونس و تیزر:
1- هریک از نسخههای موردنظر میبایست بهصورت مجزا، روی یک لوح فشرده و با فرمت 4MPبه دبیرخانه ارسال شود.
2-ارائه نامه رسمی تهیه کننده و یا موسسه پخش مبنی بر تایید استفاده از نسخه ارائه شده در تبلیغات برای هر عنوان اامی است.
جوایز:
* سیمرغ بلورین به بهترین عکس
* سیمرغ بلورین به بهترین پوستر
* سیمرغ بلورین به بهترین آنونس و تیزر
شروع ثبتنام و ارسال آثار از تاریخ 20 آذر و آخرین مهلت ارائه آثار 10 دی ماه است. علاقهمندان میتوانند آثار خود را از طریق سامانه جشنواره بارگذاری فرمایند.
ج- تجلی اراده ملی
1- سازمانهای دولتی و خصوصی میتوانند ضمن بررسی آثاری که در بخش مسابقه سودای سیمرغ جشنواره پذیرفته شدهاند، به فیلمهای منتخب از نگاه خود با توجه به اولویتهای موضوعی سازمان متبوع جوایزی اهدا کنند.
2- هیئت داوران هر سازمان مشتمل بر سه نفر از کارشناسان فرهنگی و هنری است که حضور یک نفر از داوران از میان کارگردانان، بازیگران، تهیه کنندگان، مدرسان و منتقدان سینما و یا یکی از مشاغل اصلی فنی در سینما با صلاحیت علمی و هنری و دو نفر از کارشناسان سازمان مذکور خواهد بود.
3- پس از درخواست تقاضا از سوی سازمانها، چگونگی مشارکت از سوی جشنواره بررسی و حداکثر 12 سازمان انتخاب و اعلام خواهد شد. همچنین پس از توافق فرم تکمیل شده به همراه معرفی نماینده تامالاختیار، یک نسخه لوح فشرده حاوی آرم سازمان و عکس و رزومه هیات داوران میبایست در اسرع وقت به مدیریت این بخش ارائه شود.
4- سازمانهای منتخب ضروری است نسبت به تکمیل فرم شرکت و مشخصات نماینده تامالاختیار و بارگذاری مشخصات سازمان ذیربط با آرم سازمان و رزومه هیئت داوران در سامانه جشنواره اقدام نمایند.
5- در مراسم اهدای جوایز بخش تجلی اراده ملی که به صورت جداگانه و با حضور مقامات و روسای سازمانها و نهادها برگزار خواهد شد، نماینده هیئت داوران یا بالاترین مقام سازمان برای اهدای جایزه در جایگاه حضور خواهند یافت و بیانیههای هیئت داوران، تنها از طریق روابط عمومی جشنواره در فضای رسانهای منتشر خواهد شد.
6- آخرین مهلت درخواست و تکمیل فرم تقاضا 30 آذر ماه 1398 است و این تاریخ تمدید نخواهد شد.
بخش جنبی:
در این بخش برنامهّهایی از قبیل: برگزاری آیینها، بزرگداشتها، نکوداشتها، مرور بر آثار، نمایشهای ویژه، رویدادهای مناسبتی و . به پیشنهاد دبیر و تایید شورای تگزاری، اجرا خواهد شد.
ریحانه محمودی/ سی و یک نما_ بعد از هجوم سریالهای ترکیهای و جذب بالایِ مخاطبان ایرانی در بیش از یک دههی اخیر، این سوال چالش برانگیز باید بخش مهمی از واکاوی اتاق فکر رسانهی ملی باشد که چه ویژگیهایی این سریالها را تا این حد جذاب و پرمخاطب کرده؟ داستان گیرا و پرکشش؟ لوکیشنهای لوکس و شیک؟ بازیگران زیبا و پوششهای فریبنده؟ خرده پیرنگهای روایی قصه که سریال را از تک وجهی شدن به دور میکند؟ یا طرح موضوعهایی مملو از عشق، خیانت و روابط پرتعدد ناسالم و البته مافیا.
نکتهی غیر قابل انکار اینجاست که با توجه به هم مذهب بودن و قرابت فرهنگی دو کشور ایران و ترکیه و همچنین داشتن سنتها و هنجارهای مشابه، رسیدن به سلیقهی بینندهی تلویزیون که عام جامعه را از هر طبقه و با هر فرهنگی شامل میشود چندان دشوار نیست و بزرگترین ویژگی جلب توجه سریالهای ترکی در ایران، قبل از هر زرق و برقی، داستان گویی است؛ وجه لاینفک سرگرمی که مخاطب عادی به دنبال آن است و سریالهای ایرانی در بیشتر اوقات از آن بیبهره هستند.
آنچه پیداست سازندگان فیلم و سریال در سالهای اخیر کوشیدهاند تا با تحلیل این جریان، آثاری را با در نظر داشتن همین فاکتورها تولید کنند که تا حدودی نیز در این خواسته موفق بودهاند و گستردگی ساخت "سریال" در شبکه نمایش خانگی؛ خود شاهدی بر این ادعاست.
یکی از این نمونهها سریال "مانکن" است که چهارمین قسمت آن به تازگی منتشر شده و به نظر میرسد تا به اینجا با استقبالِ خوبی از سوی مخاطبان همراه بوده است.
داستان مانکن از جایی شروع میشود که در یک شب زمستانی، کاوه(امیرحسین آرمان) و همتا(نازنین بیاتی) رابطهی عاشقانهشان را به خواست و اصرار کاوه به پایان میرسانند. کاوه حقیقت را از همتا پنهان کرده و در واقع معاملهای برای آزادی پدرش از زندان انجام داده که پیش شرط اولیهاش اتمام این رابطه است.
پدر کاوه(حسین پاکدل) به دلیل ورشکستگی در زندان است و کتایون صوفیان(مریلا زارعی) زن میانسال پولداری است که شرط ناخوشایندی برای پرداخت بدهی وی دارد؛ اینکه کاوه با او ازدواج کند. اما انگار هدف او تنها یک هوس نیست و ریشه در گذشته دارد. گذشتهی کتایون با پدر کاوه (حسین پاکدل) که با او نسبت فامیلی دارد. پیشینهای که هنوز برای مخاطب، شفاف نشده و کینهای را در دل کتایون بارور کرده که ثمرهاش این معاملهی هنجارشکنانه است.
از سوی دیگر "همتا" نیز خانهای که در آن زندگی میکرده را به خاطر رفتارهای ناخوشایند همسر دوم مادرش که معتاد است و همچنین ناامن بودن خانه، ترک میکند و به مادربزرگ پدری خود پناه میبرد اما یک اتفاق، مسیر زندگی او را تغییر میدهد و پای همتا را به جریانی تازه و مشکوک باز میکند و.
از قسمت سوم، بازی محمدرصا فروتن در مانکن آغاز میشود و جذبهی حضورش در کنار شخصیتی که برایش تعریف شده وزنهای سنگین را به سریال اضافه کرده که مخاطب را برای تماشای قسمت بعد مشتاقتر میکند. در قسمت چهارم حضور او پررنگتر و موثرتر شده به نظر میرسد که قرار است بار بیشتری از درام را به دوش بکشد.
موسیقی متنِ مانکن یکی از بارزترین و مثبتترین ویژگیهای سریال است که همسو و همگام با وقایع، شنیده شده و به پیش میرود و ای بسا نقطه ضعفهایی از سکانسها را نیز همین موسیقیِ درست، پوشش میدهد.
حسین سهیلی زاده کارگردان مانکن از اواخر دههی هفتاد به عنوان یکی از کارگردانان موفق تلویزیون شناخته شده است. با توجه به آثار پرمخاطبی چون "پیلههای پرواز"، "دلنوازان"، "آوای باران" و. میتوان از او به عنوان کارگردانی که مخاطبش را در مدیوم تلویزیون به درستی میشناسد یاد کرد. هر چند تفاوتهای آشکاری میان تلویزیون و نمایش خانگی وجود دارد که مانکن میتواند محک خوبی برای شناسایی این توانمندی در حسین سهیلی زاده باشد.
بابک کایدان نیز که فیلمنامهی مانکن را به رشتهی تحریر در آورده، ید طولایی در نگارش سریالهای تلویزیونی و آثار سینمایی دارد. "هشت و نیم دقیقه"، "دلدادگان" و "سقوط یک فرشته" از نمونههای موفق او در تلویزیون است. سریال "دل" کار دیگر اوست که در همکاری با منوچهر هادی برای پخش در شبکه نمایش خانگی آماده میشود.
ایرج محمدی نیز در قامت تهیهکننده از اوایل دههی هفتاد با آثار شاخصی در تلویزیون حضور داشته است، آثاری که بسیاری از آنها در حافظهی تاریخی مخاطبان تلویزیون تا ابد بر جا میماند. از "قصههای تا به تا" و "وکلای جوان" گرفته تا "خانه به دوش" و "متهم گریخت".
به نظر نمیرسد این مثلث از کارگردان، فیلمنامه نویس و تهیه کننده که هر کدام کارنامهی قابل دفاعی دارند در "مانکن" نااُمیدمان کنند.
قضاوت دربارهی مانکن به چند قسمت دیگر نیاز دارد ولی تا به اینجا به نظر میرسد لوکیشنهای لوکس و دیالوگهای اغواگر، پوششهای پرطمطراق، خرده پیرنگهای گوناگون و داستان چند وجهیِ مانکن در همراهی با حضور چهرههای سرشناس در این سریال، این مجموعه را برای مخاطب، جذاب و دنبال کردنی ساختهاست.
سی و یک نما _ عصر امروز به وقت محلی، نمایش فیلم متری شیش و نیم» در کاخ فستیوال فیلم ونیز با حضور سعید روستایی (کارگردان)، نوید محمدزاده، پیمان معادی، فرهاد اصلانی (بازیگران) و هومن بهمنش (فیلمبردار) برگزار شد و پس از پایان نمایش فیلم ، تماشاگران برای چند دقیقه، عوامل آن را تشویق کردند.
در ادامه، هنرمندان این فیلم با حضور روی صحنه، به سوالات مخاطبان درباره فیلم پاسخ دادند. سعید روستایی درباره علت ساخت متری شیشونیم» گفت: کشور ما بهخاطر منطقه جغرافیایی که دارد در موقعیت حساسی قرار گرفته است. ما همسایگانی داریم که بیشترین مقدار مواد مخدر در جهان را تولید میکنند و اعتیاد کاملا شکل جدیدی به خودش گرفته و این فیلم بر اساس یک قصه شکل نگرفت، بلکه بر اساس یک دغدغه اجتماعی شکل گرفت.»
پیمان معادی هم درباره سختیهای بازی در نقش صمد گفت: ما ۵ماه فیلمبرداری میکردیم و خیلی لوکیشن سختی داشتیم. بعضی روزها در کنار هفتصد، هشتصد معتاد واقعی کارتنخواب بودیم که اینها بیماریهایی داشتند و ما باید در نزدیکی اینها کار میکردیم. سختترین بخش کاری من این بود که نقشی را بازی میکردم که حساسیتهای خیلی ویژهای داشت و برای اولینبار ما سعی کردیم با ارائه تصویر یک پلیس واقعی، خط قرمزها را ردکنیم. این کار خیلی سخت بود و با مشکلات زیادی روبرو میشدیم و اصلاحیههای زیادی در این بخش داشتیم. این سختترین ویژگی نقشی بود که من بازی میکردم.»
نوید محمدزاده هم در ادامه در پاسخ به همین سوال گفت: همانطور که در فیلم دیدیم، نقش من خودش را کشته بود و وقتی لبه استخر او را میبینیم، مثل یک بچه توی آب خوابیده است. وقتی میرود جلو و زندهاش میکنند، یک امیدی به زندگی پیدا میکند. در ادامه، مثل شیری در قفس دارد همه تلاشش را انجام میدهد و وقتی میبیند واقعا نمیتواند کاری بکند، هرچه به انتها میرسیم انگار پیر شده، انگار آرام شده و در پایان در جایی او را میبینیم که باید به لحاظ فیزیکال مرگ آن آدم باشد و مابینش تلاش و زندگی باشد.»
فرهاد اصلانی، دیگر بازیگر این فیلم هم در پاسخ به سوالی درباره نقشش گفت: فکر میکنم قسمت آسان بازی در این کار، به من افتاد. چون به نظر میرسد این روزها قضاوت کردن به ویژه در ایران، کار آسانی شده و سختی کار بیشتر روی دوش دوستان من بود.»
سی و یک نما - درهای ساختمان موزه ای که سال ها پیش اردوگاه مرگ بوده به روی زن و مرد بازیگری باز می شود. این دو تنها بازماندگانِ آن قربانگاه هستند که از آن جا فرار کرده بودند. از منظر این دو، ارواح کشته شدگان که بازیگرانی بودند با فعالیت های ضد فاشیستی، فراخوانده می شوند و در جهانی وهم آلود نمایشی را که مجبور بودند زیر شکنجه بازی کنند تا زنده بمانند،دوباره جان می گیرد.
نمایش "پنجاه/پنجاه" به طراحی و کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی از بیست و هفتم شهریور ماه در تماشاخانه ی تازه تاسیس هیلاج به صحنه می رود و پیش فروش بلیت در سایت تیوال آغاز شده است.
مرتضی اسماعیل کاشی بازیگر- کارگردان برجسته ی تئاتر که بازی های درخشانش در نمایش هایی چون مکبث، ویتسک، مستاجر، مفیستوو . فارغ از جوایز مختلف، در خاطره ی تآتر دوستان است و کار پیشین اش در جایگاه کارگردانی نمایش "صد در صد" هم با استقبال گسترده ی مخاطبان و منتقدان همراه بود.
نمایش "پنجاه/پنجاه" پروژه ی جدید ایشان در مقام مدرس، طراح و کارگردان، دومین اثر کارگاهی ایشان با هنرجو پس از نمایش "سه خواهر" است.
متن این نمایش نامه که به طور مشترک توسط هاله مشتاقی نیا و مرتضی اسماعیل کاشی نوشته شده است، با نگاهی به نمایشنامه ی "خودی و غیرخودی" نوشته ی برتولت برشت به ترجمه ی کمال الدین شفیعی است. متن حاصل تعامل و در فضای کارگاهی شکل گرفته و بیش از یک سال نگارش آن طول کشیده است.
هم کاری "هاله مشتاقی نیا"نمایشنامه نویسی که در نگارش فضاهای واقع گرایانه شناخته و تحسین شده است و متن هایش پیرامون روابط و مسائل اجتماعی با استقبال بسیار همراه بوده ، در کنار کارگردانی با تجربه ی تآتر فیزیکال، حرکت و تصویر سازی، هر مخاطبی را کنجکاو می کند که حاصل این تعامل چه خواهد بود؟
طراحی لباس و طراحی گریم "پنجاه/ پنجاه" را شیما میرحمیدی و سارا اسکندری به عهده دارند. مجری طرح این پروژه مدرسه فیلم سازی و تئاتر هیلاج است و تماشاخانه ی هیلاج به آدرس خیابان ایرانشهر، خیابان مهاجر با اجرای این نمایش افتتاح خواهد شد.
عکس ها از تمرین نمایش: مجتبی رحامیان
هما گویا/ سی و یک نما – سالوادور "آنتونیو باندراس" آنچنان در آب غوطه خورده که گویی قرار است یک بار دیگر غسل تعمید داده شود و در پایان میانسالی زندگی را از نو شروع کند. جای بخیههای بلندی که از گلو تا ناف او کشیده شده بیشتر به یک اثر از جراحی باز قلب شباهت دارد، اما هر چه هست این زخم هنوز کهنه نشده و قسمتی از زندگی اوست که "آلمودوار" قرار است به تصویر بکشد.
"سالوادور مالو" نویسنده و کارگردانی است که گذشتهاش را مرور میکند، گذشتهای دور در کودکی و گذشتهای نزدیک، شاید چند ماه پیشتر و کارگردان به ندرت به زمان حال میرسد. زمانی که انگار همین غوطه ور شدن در آب است و بس.
آلمودوار با فیلم "رنج و افتخار"، یکی از احساسیترین و شخصیترین فیلمهایش را ساخته و آنتونیو باندراس در نقش یک کارگردان افسرده که دقیقا عنوان فیلم به طور موجزی او را تعریف میکند، بهترین بازی عمرش را ارائه داده است.
کافی است دستی به قلم داشته باشیم، به عنوان یک نویسنده، نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و یک هنرمند که میتواند خلق کند، حتی روی بوم یا در قاب تصویر؛ آن وقت است که بارها و بارها وسوسه خواهیم شد تا زندگی خودمان را ثبت کنیم ولی بارها و بارها پشیمان خواهیم شد. آرزو داریم قصهی زندگیمان مکتوب شود و یا به تصویر کشیده شود چرا که برای هر کسی، زندگیاش جذابترینِ قصههاست و ما قهرمان آن. اما پشیمان میشویم چرا که جرات روایت مهمترین بخش احساسات و اتفاقهای زندگیمان را نداریم و به همین دلیل بیشتر اتوبیوگرافیها هم واقعی نیستند و سالوادور نویسنده و کارگردان هم در همین چالش غوطه می خورد. درست مثل غوطه خوردن در آب.
او میخواهد بخش مهمی از زندگیش را به عنوان مهمترین فیلمنامه، یا نمایشنامه خلق کند اما شهامتش را ندارد تا بگوید: "قهرمان این قصه من هستم". قصهای به نام "اعتیاد" که امضایی نخواهد داشت.
سالوادور نمیخواهد بگوید که تنها عشق زندگیاش یک مرد بوده که سه سال با او زندگی میکرده و بعد به اعتیاد روی آورده و او را ترک کرده است. او نمیخواهد بگوید که حالا خود او هم به یک معتاد فلک زده تبدیل شده است.
"درد و افتخار" پدرو آلمودوار داستان کارگردانی است که در اوج افسردگی و ناتوانی جسمی (به قول خودش: "نمی تواند بین دردهای روحی و جسمیاش تفکیکی بببیند." از حرفهش دست کشیده و حالا زندگیش را مرور میکند.
آلمادوار پسر بچهی بسیار باهوش و با استعدادی را به ما معرفی میکند که پدر کارگرش بیشتر اوقات از خانواده دور است و مادرش (پنه لوپه کروز) تنها دوست و حامی زندگی اوست. زنی که سعی میکند با تمام وجود از زشتیهای فقر، زیبایی بسازد. حتی با چند گلدان گل و تکه دوزیهای قشنگی که به آلونک آنها شکل خانهای رویایی میبخشد. (طراحی صحنهی این فیلم واقعا دیدنی و چشم نواز است).
سالوادور مجبور است در مدرسهی مذهبی درس بخواند اما نه به دلیل اعتقادات عمیق مادرش که یک کاتولیک معتقد است، بلکه به خاطر فقر و همین موضوع، اولین واکنشهای او را نسبت به مذهب و فاصلههای طبقاتی شکل داده است. اما بی آنکه بیننده، برشی از نوجوانی و جوانی او را دیده باشد، از روند فیلم میفهمد که او در مورد بروز استعداد و اثبات هوش و ذکاوتش موفق بوده است اما زندگی او دستخوش چالشهایی شده که از افتخار به درد و از شکوه به رنج و بالعکس رسیده است.
او در زندگی دو عشق بزرگ و تکرار نشدنی را از دست داده، مادرش و معشوق همجنس خودش را.
و حالا که به بیماری سختتر از کمر درد مزمن، میگرن، وزوز گوش و. و. دچار شده، از بازیگر مطرحترین فیلمش، "آلفردو" میخواهد تا به نام او و بی هیچ اشارهای به سالوادور بالاخره فیلمنامه محبوب او را زنده کند، با مونولوگهایی که به قول خودش باید بتواند در حین ادای آنها اشک نریزد چرا که بازیگر خوب، باید بتواند در لحظات حساس گریهاش را کنترل کند و این تماشاگر است که بار احساسات را به دوش میکشد. "اعتیاد" روی صحنه میرود و بار دیگر زندگی سالوادور را به چالش میکشد و به گذشتهاش پیوند میخورد، درست در زمانی که او قدرت بلعیدن را از دست داده و پزشکان، سلامتیاش را در خطر میبینند.
روز گذشته، فیلم "درد و افتخار" ساخته ی پدرو آلمادور روز گذشته به عنوان نماینده کشور اسپانیا به اسکار 2020 معرفی شد.
پیش از این نیز آنتونیو باندراس برای بازی در این فیلم نخل طلای کن را دریافت کرده بود.
سی و یک نما_ اختتامیه فستیوال فیلم ونیز که با اعتراضات حامیان محیط زیست به بی توجهی به آتش سوزیهای وسیع جنگلهای آمازون همراه شد، هم اکنون در حالی برگزار می شود که بیشتر نگاهها به فیلم "جوکر" است و به نظر میرسد "واکین فینیکس" برای نقش جوکر در این فیلم، بیشترین شانس دریافت شیر طلای بهترین بازیگر مرد را دارد. از طرفی علی رغم عدم حضور "رومن پولانسکی" به دلیل حواشی زندگی خصوصی وی، فیلم "یک افسر و یک جاسوس" او نیز که با تحسین منتقدان مواجه شد از بختهای اصلی فستیوال ونیز 2019 است. با گزارش سی و یک نما از اختتامیهی این رویداد مهم سینمایی همراهمان باشید.
پایان مراسم و اعلام اسامی برگزیدگانی که در این میان خیلی از حدس و گمان ها را به هم ریخت و تنها "فیلم جوکر" بود که به نظر می رسید بی رقیب در جایگاهش قرار گرفت.
برندگان بخش رقابتی اصلی:
بهترین فیلم: جوکر» ساخته تاد فیلیپس»
جایزه بزرگ هیات داوران: یک افسر و یک جاسوس» به کارگردانی رومن پولانسکی»
بهترین کارگردانی : روی اندرسون » برای فیلم جاودانگی»
بهترین بازیگر مرد: لوکا مارینلی» برای فبلم مارتین ادن»
بهترین بازیگر زن: ماریانا آسکاریاد» برای فیلم گلوریل موندی»
جایزه مارچلو ماسترویانی بهترین بازیگر نوظهور: توبی والاس» برای فیلم دندان شیری»
برندگان بخش افق ها:
بهترین فیلم: آتلانتیس» به کارگردانی والنتین واسایونوویچ»
جایزه ویژه هیئت داوران: حکم» به کارگردانی ریموند ریباس گوئتیرز»
بهترین کارگردانی: تئو کورت» برای فیلم سفید روی سفید»
بهترین فیلمنامه: بازگشت» نوشته جسیکا پلود»، فیلیپ لیوره» و دیاستمه»
بهترین بازیگر مرد: سامی بوجیلا» برای فیلم یک پسر»
بهترین بازیگر زن: مارتا نیتو» برای فیلم مادر»
بهترین فیلم کوتاه: عزیر» به کارگردانی سعیم صدیق»
درباره این سایت